اینجا...
این شهر...
شهر کثیف دودها...
اینجا هوایش هم ضرر دارد انسان هایش که جای خود...
اینجا بی حجابی روشنفکریست و حجاب تحجر...
اینجا روح که هیچ جسم یادگاران کربلا را هم اذیت می کند...
اینجا عده ای از عرفا حتی از نمکش استفاده نمی کنند به خاطر جنازه های داخل دریاچه هایش...
اینجا دوباره "غریب" شده ایم...
اینجا "جبار" تجلی می کند و آنجا "رحمن"...
غسل با آب فرات کجا و اینجا کجا...
ما از مدرنیته کثیف این شهر گذشتیم و به تمدن آسمانی کربلا رسیدیم...
بیاد شب های سرد بین الحرمین...
بیاد حریم امن حضرت پدر...
بیاد شهری که حتی یک بی حجاب نداشت...
بیاد هوای پاک نجف ...
بیاد خیمه گاه ...
بیاد طعام بهشت...
بیاد آغوش گرم پدر...
بیاد چای شیرین کربلایی ها ..
بیاد فلافلی های نجف...
بیاد آسمان پر ستاره الاماره...
بیاد وجب به وجب خاک سرزمین حسین...
بیاد جایی که به "آخر دنیا" رسیدن را یادمان دادند...
بیاد جایی که معنی "عشق" را یادمان دادند...
بیاد جایی که "محبت" درس داده شد...
بیاد غربت پر از غم سامرایی ها