عتیق

عتیق روایت میکند از زخم هایی کهنه که اکنون سر باز کرده و در آینده التیام میابند

عتیق

عتیق روایت میکند از زخم هایی کهنه که اکنون سر باز کرده و در آینده التیام میابند

عتیق

آنجا که بروی محکوم میشوی
حکم بر بخشش میدهند
آخر حاکمش رئوف نام دارد...

پیوندهای روزانه

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مادر» ثبت شده است

فاطمه پروانه مدار خودش بود
منحصرا تحت انحصار خودش بود
فاطمه مخدوم خویش و خادمه ی خویش
کعبه ی خود بود و پرده دار خویش بود                              
نان کسی بر لبش حلال نباشد
فاطمه هر روز نان بیار خودش بود
روح خودش گرفت و در تنش ریخت
خلقت زهرا در اختیار خودش بود
گفت: انا فاطمه , فاطمه منی
فاطمه پس از سال ها کنار خودش بود
اینکه ولایت چنین به نام علی شد
کار علی هم نبود , کار خودش بود
اهیچ زمان رو نزد به غیرت شمشیر
تکیه زهرا به ذولفقار خودش بود
نه که بخواهد نبی مقام بگیرد
بوسه به دست تو افتخار خودش بود
نیست عجب گر علی به خاک تو افتاد
چونکه مزار تو نه, مزار خودش بود...

اغیثینی یا فاطمه الزهرا...